ابیات و دوبیتی زیبا به مناسبت عید غدیر خم
***
عید است و هوا بهشتی است
اسم خوش مصطفی شیرین است
رایحه گل رز و برکت
این گردهمایی ما فوق العاده با طراوت است
******
امروز دین مصطفی تکمیل شد
با آیه اکمولات لکم در تنزیل
در پایان بعثت و صلوات ولایت
رفتن به بهشت ابدی آسان شد
عید غدیر خم مبارک
******
متن شعر عید غدیر
(به نام خداوند متعال)
گاهی مهربان بود و گاهی ظالم
گاهی می بخشید و گاهی عصبانی
حیدر مانتو پوشیده
کعبه متحرک شد
******
علی پرچم اسلام را در دست گرفت
به این گذر زمین و زمان افتخار خواهد کرد
به لطف ملکوت، شراب ترش است
به عشق آل علی غدیر خم، جوشید
غدیر بر شما مبارک
******
نور دنیا را از ولی داریم
اول و آخر علی را داریم…
******
خورشید چیراگاکی چهره علی است
مه نقطه کوچکی در پرگارعلی است
که بر محمد صلوات می فرستد
همسایه علی دیوار به دیوار است
******
من بیشتر از عید غدیر خوشحالم
غم بیرون از دل است
با تشکر برای این عید، ارسال صلوات
این سینه ام پر از عشق علی است
عید غدیر خم مبارک
******
آقا از حق گدیر و ارباب غدیر
به دست علی و مرتضی گرفتارم
برای همه مقدسین صلوات می فرستم
از خوشحالی زیاد جیغ زدم
عید غدیر خم مبارک
******
شعر عید غدیر مبارک
ای اهل والا دست بزنید
عیدی خود را از شهشنشه نجف بگیرید
تا اسمش هست و من رفته ام کارم گره می خورد
من یک قطره از آن را می خواهم، هر روز حالم را بد می کند
علی ملا علی ملا
من عاقل ندیدم که عاشق و دیوانه نباشد
من هیچ عشقی در خون تو ندیدم
من یک ستاره در برابر تو در آسمان دارم
در چهار فصل خدا، پاییز و بهار
علی ملا علی ملا
در دلم با علی ملا قرار ملاقات گذاشتم
با جان و نفس می گویم یا علی ملا
خدا سنگ بنای خلقت را گذاشت
خدا از زیبایی تو دریغ نکرد
علی ملا علی ملا
آب و گلی که هیچ ملکی ندیده از کجا می آید؟
هیچ کس تا به حال این همه نمک ندیده است
خداوند هر ذوق و هنر را برای شما خرج کرده است
چه کسی کوه نمکی را شیرین تر از عسل دیده است؟
علی ملا علی ملا
یوسف حک پرست
******
بار دیگر از افق روز روشن غدیر بدرخشید
فضا پر شده بود از عطر گلهای بستان غدیر
دریای رحمت در صحرای غدیر طلوع کرد
چشمه های نور در دامان گدیر جاری بود…
******
ما شاکریم که پیامبر رحمت داریم
ما هم در دست ولایت هستیم
با تكرار و بركت
ما امید به شفاعت در قیامت داریم
عید غدیر خم مبارک
******
ادراک خدا با حجاب راز پنهان است
ولایت در زمان نبی گل شکوفا شد
نور نور شد برای ذکر صلوات
همانطور که وضعیت علی پیمبر گفت
عید غدیر خم مبارک
******
زیباترین ابیات عید غدیر خم
امروز دین مصطفی تکمیل شد
با آیه اکمولات لکم در تنزیل
در پایان بعثت و صلوات ولایت
رفتن به بهشت ابدی آسان شد
عید غدیر خم مبارک
******
شعر من از کرم اوست که گرانقدر است
قدم های اوست که این دنیا را ارزشمند می کند
هیئت من با دانش اوست که ارزشمند است
خادم حرمش ارزش دارد
دوباره تا مه صهبایی غدیر مست شدم
من یک عمر در این خانه حبس شدم
می خواستم سرودهای علوی بنویسم
من عامیانه می نویسم، اما بین المللی
می خواستم از عشق ابدی بنویسم
«علی» را صد و بیست بار در دلم می نویسم
مرتضی کیه که دنیا دیوونه اش شده؟؟
این شمع چیه فقط فاطمه پروانه اش؟؟
خبر آمد که آقا غدیر کشته شده است
و به فرمان خدا او را بنده خود قرار دادند
به یاد احمد مختار او را امیر کردند
و برای همیشه مرا اسیر خود کردند
من اشکالی ندارم، او معاون رسول مدنی است
غمی نیست، علی بن ابیطالب هست
گویی وحی رسیده است، به قولی پیامبر خدا
همه را جمع کن و بگو وسط راه
منبر بروید و با دلی فهمیده صحبت کنید
بگو: گواهى مىدهم كه خداوند متعال و بلند مرتبه است.
شما بگویید تا همه این شهادت را بشنوند
تو بگو تا بدانند اما خدا
چنانکه امروز همه مالک و عمار شدند
دست در دست علی با روحش دوست شد
عده ای از این اتفاق منزجر شدند
از همان ابتدا سگ ها هار بودند
لعنت بر دو خواب لزج تا روز قیامت
ابوبکر و عمر را فریاد کن
آن وقت پیامبر اسلام ولایت دارد
او بر جن و ملک و انس امامت دارد
اوست که بعد از پیامبر حق خلافت دارد
در دل مردان و زنان شیعه زندگی می کند
چقدر شیرین است وفاداری به شیر خدا
هرکس حیدر را انکار کند بی دین است
تعجب نکنید که خداوند دلها را دوست دارد
خدا پادشاه دو جهان است، تعجب نکنید
آری او شفابخش فردا است، تعجب نکنید
تعجب نکنید که همه چیز سم است
اسدالله علی را گذاشت چشم حسد کور شود
خدایا علی را یاد کن که چشم حسد کور شود
او حتی در وسط دعوا نیست
حاتم گفت رقیب کرمش نیست که نیست
بوشری مخالف قلم او نیست
پرچم با شکوه علمش برابری نمی کند
همه، همه جا کار علی است
به خدا سوگند «عالمی» علی است
شاعر: علیرضا خاکساری
******
شعر کوتاه عید غدیر خم
جبرئیل و هر آینه بر عرش در کنار توست
عروج عالم بر همه شما مبارک باد
چاره ای جز تسلیم نداریم
آهو با نفس شیر چه می کند؟
با تو بودن آفتاب زیاد است
جز اینکه گفتم شمع روی قبرت
بر تخت می نشینی و گاهی به کوفه می آیی
آقا نوبت شماست که متوقف شوید
بیا با دو تا ابرو بمیریم و بعد
اوه شاه، کار دیگری برای ما وجود ندارد
من با تو هستم و تو با من
پس بگذر تا خاکت به دست من برسد
تو پروردگار من و همه خاندان و نسل من هستی
ما غلام تو و همه خانواده و اقوام تو هستیم
گرامر کفش ما از کرم شماست
دوست من چقدر تجارت با افرادی مثل تو خوب است
در عشق نیازی به اغوا شدن ندارم
سلمان هم در آخر به سراغ دارث افتاد
موسی بن ابیطالبی و دوره بعد
به سمت نجف افتاد
در فال امسال برایم بنویس:
یک روز در نجف و یک روز در کنار شما هستم
شاعر: علی اکبر لطیفیان
******
بعد از ظهر غدیر به حضرت موسی
گونه زیبای هارون را بوسید
چشم عرب های حسود و بخیل
از غصه ترکید
******
از مشرق، دستان پر مهر پیامبر
خورشید ولایت و امام می درخشد
همه فرشتگان با شوق فریاد زدند:
“برای کور کردن هر کسی که نمی بیند”
******
پیامبر فرمود به امر خدا
علی امام امت من است
این مژده من برای شیعیانش است، لعنتی
برای گردن مرتضی این کار ممنوع است
******
طلوع لبخند من بر لبانش شکوفا شد
به آیه «اکملتو لکم» نازل شده است.
فرمود: خوشا به حال شما مردم
به عشق علی دینت کامل است
******
گفت: خدا حيدر را حفظ مي كند.
آن را بر آدم و نسل بعدی او واجب کرد
در روز ابدیت کلید فردوس
ارائه شده توسط علی بن ابی طالب
******
گفت: برادرم علی محرم ماست
او هم مثل من از عالم غیب آگاه است
قرآن چقدر او را ستایش و تمجید می کند؟
او نقطه زیر با بسم الله است
******
گفت حافظه من در میان شماست
تا روز حساب عترت و قرآن است
شما باید به هر دوی آنها بچسبید
این راه اصلی نجات مردم است
******
دوبیتی عید غدیرخم
ذکر ثلاث عرشیان آمد
روی دست علی به بهشت رفت
از روی تخت با صدای بلند می گفتند:
بالاخره علی امیر مؤمنان است
******
جبرئیل نزد علی آمد و گفت
تبریک می گویم؛ این موقعیت زیبای شماست
ای حضرت بوتراب در هر دو عالم
هارون این قوم شایسته توست
******
جبرئیل به گیرنده پیامبر گفت
آه، مظهر ظرافت و مردانگی
اگر امروز مردم امامت می خوانند
عمر امام عالم بالاست
******
این افراد هنوز شما را نمی شناسند
ای مرد غیور با شمشیر دولبه
میترسم تو خونه بمونی
لعنت بر سقیفه و ابوبکر و عمر
******
من از شورش بین خیابان ها می ترسم
من از سیلی و عصبانیت یک پسر می ترسم
من نگران مکان شما هستم، قربان
از آتش و میخ پشت در می ترسم
******
دیدن این حوض و گودال غدیر
ناگهان به کربلا افتادم
کشتارگاهم را در گودال دیدم
سر به پا افتادم جلوی پای حسین