درماندگی چه احساسی دارد؟ چرا احساس ناتوانی می کنیم؟


مطالب (نمایش)

بسیاری از افراد گهگاه احساس درماندگی یا ناتوانی در پاسخگویی به رویدادها و موقعیت های منفی را تجربه می کنند. درماندگی احساسی است که هنگام بیماری یا مواجهه با یک رویداد آسیب زا به شما دست می دهد. در برخی موارد می تواند نشانه یک بیماری روانی مانند افسردگی باشد.

گاهی اوقات این احساس منفی حتی پس از رفع مشکل در شما باقی می ماند که می تواند در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد کند و عواقب جدی برای سلامت روان داشته باشد.

وقتی احساس درماندگی می کنید، انگیزه باقی ماندن برای تغییر وضعیت دشوار می شود. خوشبختانه، استراتژی‌های مختلفی وجود دارد که می‌تواند به شما کمک کند هنگام رویارویی با چالش‌های زندگی احساس بهتری داشته باشید.

برای آشنایی با درماندگی و راه های غلبه بر آن، مقاله امروز مگ عالیه تا آخر بخوانید.

درماندگی چه احساسی دارد؟

درماندگی یک واکنش طبیعی است که زمانی رخ می دهد که با موقعیت های استرس زا مواجه می شویم. درماندگی ریشه در زیست شناسی انسان ما دارد. وقتی در یک موقعیت استرس زا احساس درماندگی می کنیم، ترشح سروتونین افزایش می یابد تا به ما در کنترل شرایط کمک کند.

از سوی دیگر، فعالیت آمیگدال که مرکز تصمیم گیری مغز است، افزایش می یابد. اما متأسفانه، با وجود تلاش های مغز، احساس درماندگی می تواند ادامه یابد.

غمگینی، استرس، مشکلات روحی، انزوا و غیره. همه عواملی هستند که می توانند احساس درماندگی را افزایش دهند. برای مثال، فردی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است ممکن است نتواند بدون شخص دیگری از خانه خارج شود.

همچنین این امکان وجود دارد که افراد دارای مشکلات روانی مانند افسردگی با احساس درماندگی مقابله کنید.

کسانی که از افسردگی شدید تقریباً غیرممکن است که صبح از رختخواب بیرون بیایند، آنها در برابر استرس احساس درماندگی می کنند و معتقدند هیچ کاری نمی توانند انجام دهند تا بر احساسات خود غلبه کنند.

گاهی هم ناتوانی جنسی را نشان می دهد عزت نفس پایین ابزاری برای دستکاری روانی است یا می تواند باشد. برخی از افراد رفتاری از خود نشان می دهند که نشانه درماندگی است تا توجه دیگران را جلب کنند و از احساس غفلت خودداری کنند. برای مثال، ممکن است فردی عمداً سعی کند از شغلی اخراج شود تا همدردی و توجه دیگران را جلب کند.

برخی از کارشناسان درماندگی را «درماندگی آموخته شده» می نامند. درماندگی آموخته شده زمانی اتفاق می افتد که فرد به طور مکرر در معرض استرس های غیرقابل کنترل یا رویدادهای آسیب زا قرار می گیرد.

چنین افرادی احساس می کنند که کنترلی بر آنچه برایشان می افتد ندارند. بنابراین حتی اگر توانایی کمک به خود را داشته باشند، احساس می کنند نمی توانند چیزی را تغییر دهند و بنابراین از تلاش دست می کشند.

به عنوان مثال، افرادی که دوران کودکی سختی داشته اند ممکن است در بزرگسالی احساس ناتوانی کنند و بر این باورند که نمی توانند هیچ موقعیتی را در زندگی خود بهبود بخشند.

درماندگی آموخته شده رشد و یادگیری را مختل می کند و می تواند منجر به افسردگی و سایر مشکلات سلامت روان شود.

قربانی بودن چگونه است؟

درماندگی و قربانی بودن ارتباط نزدیکی با هم دارند. ذهنیت قربانی به این معناست که شخص دیگران را مسئول تمام رویدادها و موقعیت های منفی می داند و نمی تواند مسئولیت رویدادهای زندگی خود را بر عهده بگیرد.

معمولاً این ذهنیت با تمرکز بر چیزهای غیرقابل کنترلی مشخص می شود که می تواند کنترل بیشتری از زندگی را از دست فرد خارج کند.

به طور کلی، افراد دارای ذهنیت قربانی بر این باورند که اتفاقات بد گذشته ادامه دارد، دیگران در ناراحتی آنها مقصر هستند و تلاش برای تغییر و بهبود وضعیت فایده ای ندارد.

احساس ناتوانی چگونه از نظر ذهنی خود را نشان می دهد؟

هنگامی که احساس درماندگی می کنید، ممکن است همزمان احساسات دیگری را تجربه کنید، مانند:

  • فقدان انگیزه برای غلبه بر شرایط دشوار
  • افسردگی
  • اضطراب
  • احساس می کنم قربانی هستم
  • وحشت
  • عزت نفس پایین
  • ناامیدی
  • انتقال
  • به تعویق انداختن

متأسفانه، درماندگی احساسات منفی بسیاری ایجاد می کند که همه ما می دانیم که غلبه بر آنها آسان نیست. با این حال، اگر کسی بتواند بر این احساسات غلبه کند، این شما هستید!

احساس ناتوانی از نظر جسمی چگونه ظاهر می شود؟

تظاهرات فیزیکی درماندگی به عملکرد ذهنی شما و سایر احساساتی که همراه با درماندگی در شما ایجاد شده است مربوط می شود.

اگر مضطرب هستید، ممکن است برخی از علائم فیزیکی اضطراب را تجربه کنید و اگر افسرده هستید، احتمالاً می توانید علائم افسردگی را در خود مشاهده کنید. همه چیز به آنچه در ذهن شما می گذرد بستگی دارد.

یکی از مهم ترین علائم جسمی درماندگی، خستگی، اختلال خواب و گریه است.

راه های مقابله با احساس درماندگی

در این بخش، فهرستی از کارهایی که می توانید برای غلبه بر درماندگی انجام دهید، گردآوری کرده ایم. این تکنیک ها را بخوانید و تکنیکی را که فکر می کنید برای شما مناسب تر است در زندگی تان به کار ببرید.

منبع را مشخص کنید

اگر احساس می کنید هیچ کاری نمی توانید برای تغییر وضعیت انجام دهید، ممکن است به بررسی و ارزیابی منبع احساسات خود کمک کند.

سوالاتی که می توانید از خود بپرسید عبارتند از:

  • آیا در روزهای اخیر استرس و فشار زیادی داشته اید؟
  • آیا اخیراً یک رویداد آسیب زا را تجربه کرده اید؟
  • آیا چیزی در دنیا وجود دارد که خارج از کنترل شما باشد؟
  • آیا علائمی مانند بدخلقی، غمگینی و ناامیدی را تجربه می کنید؟

ارزیابی عواملی که ممکن است به احساس درماندگی شما کمک کند، به شما کمک می کند تا بهترین تاکتیک ها را برای غلبه بر درماندگی خود بیابید. برای مثال، اگر استرس روزانه باعث می‌شود احساس درماندگی کنید، یافتن راه‌های مؤثر برای مدیریت استرس مزمن می‌تواند به شما در حفظ ذهنیت انعطاف‌پذیر کمک کند.

دلایل مقاومت در برابر تغییر را درک کنید

هنگام تجربه احساسات منفی مانند درماندگی، بررسی دلایل مقاومت در برابر احساس قوی مفید است. البته لازم نیست درماندگی را انتخاب کنید، اما ممکن است در مقابل تغییر آن مقاومت کنید زیرا جایگزینی آن احساس می تواند ترسناک باشد.

عدم احساس درماندگی به این معنی است که شما آماده هستید تا تغییر بزرگی در زندگی خود ایجاد کنید. اما از سوی دیگر، غلبه بر احساسات منفی می تواند شما را وادار کند که چالش هایی را که دشوار یا حتی طاقت فرسا هستند، انجام دهید.

نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که تغییر نگرش دشوار است و با مجموعه ای منحصر به فرد از چالش ها همراه است. با این حال، دنیای کاملا جدیدی از فرصت‌ها را باز می‌کند که ارزش دنبال کردن دارد.

تاثیر درماندگی بر ذهن و بدن را درک کنید

تروما یا جراحت بر ذهن و بدن از نظر جسمی و روانی در زمان وقوع تأثیر می گذارد. هنگامی که تحت استرس یک ضربه هستید، ذهن شما برای حل مشکل با ارسال پیام هایی به بدن، ماهیچه ها و اندام های خود وارد عمل می شود تا برای مبارزه یا فرار از مشکل آماده شود.

گاهی اوقات تروما می تواند منجر به واکنش سومی به نام انجماد شود. در واکنش انجماد، شما هوشیار هستید، اما بدن شما بی حس می شود و نمی توانید حرکت کنید یا کاری انجام دهید.

دانستن پاسخ‌های مبارزه، فرار، و انجماد و نحوه رخ دادن آن‌ها به شما کمک می‌کند تا با وضعیت خود بهتر کنار بیایید.

روی چیزی که می توانید کنترل کنید تمرکز کنید

وقتی زمان زیادی را صرف فکر کردن به چیزهایی می‌کنید که نمی‌توانید تغییر دهید، احتمالاً احساس درماندگی را افزایش می‌دهید.

تمرکز بر غیرقابل تغییر تنها باعث می شود احساس کنید که یک شکست خورده اید. در عوض، تمرکز بر روی چیزهایی که قابل کنترل هستند به شما کمک می کند تا خود را قدرتمندتر ببینید. این احساس مثبت می تواند به شما انگیزه و انرژی برای تغییر بدهد.

به یاد داشته باشید که افکار شما ممکن است دقیق نباشند

تحریف های شناختی منجر به تفسیر نادرست از رویدادها، نتیجه گیری های اشتباه و باورهای نادرست می شود. بنابراین وقتی با یک احساس منفی مانند درماندگی روبرو می شوید، به یاد داشته باشید که مغز شما همیشه حقیقت را به شما نمی گوید.

دفعه بعد که افکاری مانند “هیچ چیز تغییر نخواهد کرد” یا “هیچ کاری نمی توانم انجام دهم تا چیزها را تغییر دهم” به ذهن شما خطور کرد، سعی کنید دیدگاه واقع بینانه تری داشته باشید.

تغییر این الگوهای فکری همیشه آسان نیست. اما یادگیری نحوه تشخیص این افکار اولین قدم برای تغییر آنهاست.

احساس درماندگی خود را به چالش بکشید

هنگامی که افکار و احساسات مرتبط با درماندگی را شناسایی کردید، وقت آن است که آنها را به چالش بکشید و افکار دقیق و قدرتمندتری را جایگزین آنها کنید.

این ممکن است شامل جستجوی شواهدی باشد که برعکس درماندگی را به شما نشان دهد. برای مثال، اگر هنگام تلاش برای رسیدن به هدف خاصی احساس درماندگی می‌کنید، به زمان‌هایی فکر کنید که توانسته‌اید به خوبی در وظیفه‌ای که در نظر گرفته‌اید انجام دهید.

به دنبال شواهدی باشید که احساس درماندگی را برمی انگیزد. به موقعیت هایی فکر کنید که دستاوردهای شخصی شما را نشان می دهد. با جستجوی فعالانه اطلاعاتی که به شما احساس قدرت و اعتماد به نفس می دهد، بهتر می توانید ذهنیت درمانده و ناتوان را از خود دور کنید.

نقاط قوت خود را به خاطر بسپارید

اگر احساس درماندگی می کنید، شناخت استعدادها، نقاط قوت و توانایی های منحصر به فرد خود می تواند مفید باشد. تاکید بر این توانایی ها به شما کمک می کند تا انگیزه بیشتری برای رویارویی با چالش های زندگی داشته باشید و احساس قدرت بیشتری کنید.

فهرستی از چیزهایی که در آنها مهارت دارید تهیه کنید و سپس به این فکر کنید که چگونه می توانید از آن مهارت ها برای غلبه بر مشکلات استفاده کنید. به جای تمرکز مداوم بر روی نقاط ضعف خود، زمانی را صرف تقویت نقاط قوت خود کنید.

پذیرش را تمرین کنید

اگرچه ممکن است زیاد به نظر نرسد، اما تصدیق چیزهایی که خارج از کنترل شما هستند احتمالاً می تواند توانایی شما را در پذیرش آنها بهبود بخشد.

این حس کنترل همه چیز در واقع منجر به احساس درماندگی و حتی ناامیدی می شود. تحقیقات نشان می دهد که وقتی افراد به اشتباه فکر می کنند می توانند آینده را کنترل کنند، در نهایت رنج و ناراحتی بیشتری را تجربه می کنند.

تمرکز بر زمان حال و چیزهایی که می توانید اینجا و اکنون کنترل کنید بسیار مؤثرتر است. تمرکز روی چیزهایی که در زمان حال تحت کنترل شما هستند باعث می شود کمتر ناراحت شوید و از زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشید.

ذهن آگاهی، فرآیند آگاهی بیشتر از لحظه حال بدون توجه به گذشته یا نگرانی در مورد آینده، می تواند احساس درماندگی را کاهش دهد.

آخرین کلمه

درماندگی احساس ناخوشایندی است که غلبه بر چالش های عادی زندگی را دشوار می کند و معمولاً در دو سطح خود را نشان می دهد.

درماندگی در سطح شناختی بر مناطقی از مغز که مسئول حل مسئله و قضاوت هستند تأثیر می گذارد و توانایی شما را برای یافتن راه حل کاهش می دهد و در سطح فیزیکی با اختلالات خواب و خستگی مفرط همراه است.

خوشبختانه راه های زیادی برای غلبه بر احساس درماندگی وجود دارد. اگر این احساس ناخوشایند در کار شما اختلال ایجاد کرد یا با علائم دیگری همراه شد، با پزشک خود صحبت کنید. چنین علائمی ممکن است نشان دهنده افسردگی یا سایر اختلالات خلقی باشد. روان درمانی، داروها و تغییرات سبک زندگی می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید.

اگر احساس درماندگی می کنید یا چنین احساسی را تجربه کرده اید، می توانید راه حل های خود را با ما و سایر خوانندگان مجله در میان بگذارید.

سوالات متداول

درماندگی چیست؟

درماندگی به این معناست که فرد از نظر ذهنی تصور می کند که نمی تواند بر چالش های زندگی غلبه کند و کنترل اوضاع را در دست بگیرد.

چرا احساس ناتوانی می کنم؟

حوادث آسیب زا، افسردگی، اضطراب، استرس و انزوا از جمله عواملی هستند که می توانند در ایجاد یا تشدید احساس درماندگی نقش داشته باشند.

درماندگی چه تأثیری بر جسم و روان دارد؟

درماندگی می تواند از نظر روانی با علائمی مانند افسردگی، اضطراب، وحشت و ناامیدی همراه باشد و از نظر جسمی منجر به مشکلاتی مانند اختلال خواب و خستگی شود.